در نوشتار حاضر به پیشنهاداتی خواهم پرداخت که نشان میدهند چگونه میتوانیم خشونت در رابطه را مدیریت کنیم:
-طرفین به این بینش برسند که چگونه با اعمال خشونت و به قیمت از دست دادن سلامت خود و خانواده به دنبال تثبیت قدرت و کنترل هستند.
به نوع و فرم رفتار خشن خود( که در نوشتارهای قبلی به انواع آن اشاره گردیده)، پی برده و پاسخگو و مسئول رفتار خود باشند؛ نه آنکه علل خشونت خود را با اسناد به عوامل بیرونی از جمله رفتار همسر توجیه کنند.
به طور کلی هر نوع مداخله برای تغییر رابطهای که در آن تلاش میشود یکی از همسران و یا هر دو آنها قدرت یا کنترل را از آن خود کنند و تبدیل آن به رابطهای که در آن اعتقاد به تساوی وجود دارد، مستلزم آن است که:
در گام اوّل: زنان بایستی در برابر آن دسته از مردانی که خشونت آنان ناشی از مردسالاری و زیرسلطه بردن است، اعتماد همسرشان را بطور کامل جلب کنند و مدتی را با رفتارهای ملاحظه کارانه سپری کرده و سپس به مرور و با کمک گرفتن از مشاوره با استفاده از مهارتهای ارتباط مؤثر با همسر، خشونت همسر را کاهش دهند.
گام دوم: استفاده از مشاوره برای کاهش خشونت است. مهارتهای لازم برای کنترل رفتار و تغییر وضعیت فیزیولوژیکی در هنگام خشم از طریق آموزش یادگیری کنترل خشونت، خشم و اضطراب، قطع مصرف مشروبات الکلی، استفاده از تکنیکهای رفتاری همچون آموزش مهارتهای ارتباطی، آموزش مهارتهای حل مسئله و آموزش خود کنترلی صورت میپذیرد تا در نهایت افراد چگونگی برقراری ارتباط تساوی طلبانه با همسر خود را بیامورند. با این کار شیوههای منفی در چرخه قدرت و کنترل به رفتارهای مثبت تبدیل میشود که این موضوع به نوبه خود در ایجاد تقابل و احترام در رابطه مؤثر است.